آرزو فیروزفر: سریال وضعیت سفید به کارگردانی حمید نعمت‌الله در زمان پخش خود با یادآوری خاطرات دوران دفاع مقدس توانست جای خود را میان مخاطبانش باز کند و به‌رغم ساعت پخش بدی که تلویزیون برای سریال در نظر گرفته بود، بینندگان بسیاری پای آن نشستند و با همذات‌پنداری با شخصیت‌های سریال با آنها شادی کردند و غمگین شدند.

سریال وضعیت سفید

این سریال امشب تمام می‌شود و آنچه شما در ادامه می‌خوانید‌ گفت‌وگوی ما با عباس غزالی، بازیگر نقش بهروز است که بازی او نظرات متفاوتی را در‌بر‌داشت.

  • درباره چگونگی حضورتان در سریال بگویید.

حضور در سریال وضعیت سفید زندگی من را کاملا متحول کرد و خوشحالم که همه بچه‌ها در این سریال به حق خود رسیدند و همه به شایستگی دیده شدند. ما یک‌سال و هفت ماه تصویربرداری داشتیم و من در این مدت هیچ پیشنهاد دیگری را نپذیرفتم چون هدفم کارکردن با امثال حمید نعمت‌الله است و امیدوارم در ادامه نیز از این نوع کارها به من پیشنهاد شود تا بتوانم روی آنتن تأثیرگذار و جذاب باشم. البته بعد از زمانی که دیده شدم نیز تصمیم گرفتم که خوب و ماندگار کار کنم و ملاک انتخابم سوای فیلمنامه، کارگردان باشد. این را هم بگویم که من بهروز را خیلی دوست دارم و هنوز گاهی وقت‌ها عکس‌العمل‌هایم مانند بهروز است و مثل او حرف می‌زنم و این نقش را فراموش نکرده‌ام.

  • چه شد که به مذاکره با حمید نعمت‌الله رسیدید؟

من در چندین کار با دفتر وصف صبا به‌تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی همکاری کرده بودم و با آنها آشنایی داشتم، اما سعید نعمت‌الله برادر حمید نعمت‌الله واسطه حضور من در این سریال شد و او نیز قبلا به شناختی از من رسیده بود تا اینکه برای این نقش کاندیدا شدم و به جرات می‌گویم که وقتی حمید نعمت‌الله با من تماس گرفت چشمم را روی همه فاکتورهای دیگر بستم و قبول کردم. حتی نمی‌دانستم نقش چیست و اگر یک پلان هم بود قبول می‌کردم و تلاش کردم تا ذهنیتم را به ذهنیت نعمت‌الله نزدیک کنم.

  • وقتی صحبت کردید می‌دانستید که چه نقشی را بازی خواهید کرد یا بعدا شخصیت بهروز طراحی شد؟

فیلمنامه را خواندم و متوجه شدم که با تمام شخصیت‌های سریال در همه موارد متفاوت است و همه اینها روی کاغذ آمده بود و از من خواسته شد تا عین همان را اجرا کنم. بهروز آدم درونی نیست و در لحظه، برخی تصمیمات را می‌گیرد. او اغراق‌آمیز است و در حقیقت شومن است. البته عشق آرتیست‌بودن او قبلا تعریف شده بود ولی نوع لباس و... بعدا در طول کار اضافه شد. در گریم هم از من خواستند تا به موهایم پف بدهم و یک فک نیز در بالای فک پایینم قرار دادند؛ ضمن اینکه حمید نعمت‌الله بسیار باهوش است و ارتباط دوستانه‌ای با همه بازیگران برقرار کرد. او این فیلمنامه را خیلی وقت پیش نوشته بود و وقتی من انتخاب شدم متوجه شد که پتانسیل آن را دارم و آن را از درون من بیرون کشید و مورد استفاده قرار داد. او حتی دکوپاژها و دیالوگ‌ها را مدام تغییر می‌داد تا به‌روز باشد و سریال دچار رخوت نشود. او حتی توجه ویژه‌ای به حیوانات داشت تا سریال به تکامل برسد.

  • می‌گفتند بهروز شبیه یکی از بازیگران سابق است. قبول دارید؟

مستقیم به آن اشاره نشده و بهروز متأثر از آن شخصیت است، به‌خصوص دوبلورهای آن موقع که چنگیز جلیلوند از جمله آنهاست.
ما هیچ تقلیدی انجام نداده‌ایم. بهروز متأثر از هنرپیشه‌های آن زمان است و در حقیقت عشق آرتیست است. البته اوایل کار برخی فکر کردند من شبیه حامد بهداد هستم که این موضوع اصلا در ذهن من و کارگردان نبوده و پس از چند قسمت کاملا برای مخاطبان این موضوع جا افتاد و متوجه شدند که هیچ شباهتی در کار نبوده است.

  • شخصیت بهروز دارای ابعاد متفاوتی است، چطور به این همه تفاوت رسیدید؟

آخر او هم آدم است و کل این خانواده یک جورهایی متفاوت هستند و به‌نظرم همگی عدم‌تعادل دارند که این عدم‌تعادل به معنای دیوانگی نیست. فضای قصه فانتزی است و به همین دلیل عکس‌العمل‌هایشان نیز کمی فانتزی است و کمی بار شیرینی در کل سریال است.

  • بهروز در عین مهربانی، خشم نهفته‌ای نیز درون خود دارد که گاهی آن را بیرون می‌‌ریزد.

صد در صد. بخشی از کارهایی که انجام می‌دهد به اعتیاد برمی‌گردد. آدم‌هایی که معتاد هستند کارهای این شکلی زیاد می‌کنند و یکباره شاد یا خشمگین می‌شوند و به 2حالت بستگی دارد که یا خمار هستند و یا نشئه. این مورد باعث شده تا بهروز نسبت به دیگر بازیگران از عدم‌تعادل بیشتری برخوردار باشد. بهروز اصلا قابل حدس‌زدن نیست. قسمت به قسمت لایه‌های درونی او بیرونی می‌شود. این مسئله از یک طرف برای بازیگر خوشایند است ولی از یک جهت خطرناک است. بهروز تلفیقی از گریه و خنده است و مرز باریکی به اندازه مو دارد که اگر رعایت نشود لوده و بی‌مزه می‌شود ولی خوشبختانه هدایت دست نعمت‌الله بود و همین موضوع خیال ما را راحت کرده بود.

  • این سریال به نوعی از تیتراژ ابتدایی نوستالژیک است تا انتها. این بخش نقطه قوت سریال محسوب می‌شود. شما زمان بازی به این نوستالژی‌ها واقف بودید یا همه، ایده حمید نعمت‌الله بوده که شما را با آنها عجین کرده است؟

در زمان جنگ تحمیلی من ۳ سالم بود و فقط خاموش کردن چراغ‌ها و دویدن و... یادم هست اما به آلبوم‌هایمان هم رجوع کردم و زمانی که آنها را دیدم به نعمت‌الله دست‌مریزاد گفتم که اینقدر خوب فضاسازی کرده است. خیلی هم سخت است چون نقش‌ها بسیار زیاد هستند و دربرگیرنده همه سنین می‌شوند. همه آنها برای کارگردان سخت است و نعمت‌الله از این وضعیت سربلند بیرون آمد. من هم تحقیق کردم و برای ساخت این شخصیت به‌دنبالش رفتم اما نعمت‌الله ما را هدایت کرد.

  • تعاملتان با بازیگران چطور بود؟

خیلی خوب بود ولی من بازیگر روبه‌رو برایم مهم نیست و بیشتر کار خودم را انجام داده‌ام.

  • درباره همکاری با برادرتان یونس غزالی هم بگویید؟

او علاقه بسیاری به انیمیشن دارد و گاهی می‌گوید که احتمال دارد از دنیای بازیگری خداحافظی کند که برای من اصلا خوشایند نیست و می‌دانم که اگر این اتفاق بیفتد سینمای ایران یکی از بازیگران بسیار خوب و توانای خود را از دست خواهد داد. خیلی خوشحالم که با او همکار بوده‌ام و مایه افتخار من است.

  • زمان ساخت به این درجه از محبوبیت سریال فکر می‌کردید؟

آن اوایل حقیقتا فکر نمی‌کردم ولی هرچه سریال رو به جلو رفت به ماندگاری و ارزشی بودن آن رسیدم و مطمئن شدم. البته فکر نمی‌کردم که مردم اینقدر با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کنند و آنها را دوست داشته باشند.

  • فکر می‌کنید دلیل استقبال چه بود؟

برای اینکه تلویزیون مدت‌ها چنین سریال خوبی نداشت و خیلی‌ها تلویزیون نگاه نمی‌کردند و برای اینکه بسیاری از سریال‌ها سطحی شده است.این سریال خاطرات بسیاری را در ذهن مردم بیدار کرد و بخش فراموش شده در گذر زمان را دوباره زنده کرد. چنین مواردی برای انسان‌ها خوشایند است و همین خاطره‌انگیزی، مردم را به وضعیت سفید پیوند داد. آن زمان در شرایط سخت مردم با هم همدل بودند و الان این یادآوری را برای مردم ما دارد که قدر لحظات فعلی مملکت و امنیت و آسایش را بدانند.

کد خبر 151946

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز